دکتر نوشت

ساخت وبلاگ
شاید بزرگترین اشتباهی که تو زندگیم کردم این بود که از سر دلسوزی ضامن وام پنج میلیونی دوستم شدم،طبیعتا اون موقع فکر میکردم پنج میلیون مبلغ کمیه،اما دیروزصبح که بیدارشدم و دیدم حساب بانکم مسدود شده خونم دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 95 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59

دقیقا فردای امتحانم دخترخالم اومد خونمون،این یک هفته یادم نمیاد روزی خونه مونده باشیم روز اول نشستیم برنامه ریختیم شبش دوتایی رفتیم نمایشگاه غذا و صنایع دستی؛توی یه پارک بزرگ بود من عادت دارم به پیاده دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 89 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59

چیزی به سه و نیم صبح نمونده،با حساب اینکه فردا ساعت هفت صبح باید برم دانشگاه میشه فهمید توی این چهل و هشت ساعت بیشتر از سه ساعت خواب آشفته ظهرم چشمامو روی هم نذاشتمعرق بهار و گل گاوزبون ها هم دیگه تسک دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 75 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59

فردا بعد از کلاسم یه راست میخوایم بریم اصفهانجالبه که دوستمم دقیقا فردا میخواد بیاد اصفهانگفت داداشمم مرخصی گرفته اونم میاد باهامونخیالم جمع شد،تو هوای شهری نفس میکشم که اونم هست:)شهری که اون توش بدنی دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 84 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59

ساعت چهار صبح ما راه افتادیمحدودای ساعت شش بود که استراحتگاه مارال وایستادیم برای نمازوقتی برگشتم تو ماشین بابام داشت با خواهرزادم حرف میزد،ازش پرسید چی میخوای برات بخرم الان؟خواهرزادم گفت بستنی!بهش گ دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 87 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59

عاشقتم آنتوان چخوفعاشق تک تک نمایشنامه هاتمممعاشق نمایشنامه باغ آلبالوتم که کتاب داداش دوستمه و داده بهم بخونمشعاشق نمایشنامه ی سه خواهرتم که داداشش به دوستم گفت از ترلان کتابشو میگیری که بخونم؟میدونی دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 74 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59

دیروز رفتم دکتر و بهم گفت چشمات کاملا آماده ست پس فردا بیا برات لازک کنمخیلی یهویی گفت من کپ کردم!گفتم به همین راحتی؟گفت عملشم به همین راحتیهگفت اخرین بار کی لنز گذاشتی؟من چون هفته قبلش لنز گذاشته بود دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 65 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59

امروز چهارم اسفند به وقت تولدشههوم..دوست داشتم باهاش تولدش رو جشن بگیرم،نذارم برعکس همه ی تولداش روزای تولدش ناراحت باشهولی من تنها کاری که میتونم بکنم اینکه آهنگ زندوکیلی رو بذارم و با خودم زمزمه ش ک دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 82 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59

شنبه رفتم پیش دکتر و از چشمام عکس انداخت و قطره ریختقطره ش جوری بود که چشم رو به نور حساس میکرد و اصلا نمیشد جایی رو دید،منم نمیدونستم اینجوری میشم برای همین بدون همراه رفته بودموقتی نتیجه عکسارو بردم دکتر نوشت...
ما را در سایت دکتر نوشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-memories-t بازدید : 75 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 2:59